سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یادداشت های بازمانده
درباره



یادداشت های بازمانده


کیوان محمدی
باید از یک جایی شروع کرد. منتظر ماندن برای فردایی بهتر، یعنی بی‌عملی و حسرت ابدی. من مدت‌هاست به این فکر می‌کنم که «هدف» چیزی جز خود «مسیر» یا «وسیله» نیست. هر آنچه آرزوی‌اش را داریم باید همین امروز تجربه کنیم.
آهنگ وبلاگ

روزی در قریه ای جوان تنومندی قدرت نمایی می کرد زنجیر پاره می کرد،با خرس مبارزه می کرد؛پشت خرس را به زمین می زد،ریشه درخت را از خاک بیرون می کشید و سنگهای بزرگ را به فاصله دوری پرتاب می کرد و... همه غرق در قدرت و شوکت جوان تنومند بود که ناگهان پیر مرد ضعیف الجثه و ناخوش احوال که بازوانش در مقام لاغری از نی قلیان گرفتش برتری؛ زد زیر خنده.
اهل ده در هاله ی تعجب از پیر مرد علت خنده را جویا شدند.پیر مرد گفت:من از این جوان تنومند ، قوی ترم اهل ده باز زیر خنده زدند و جوان تنومند را این سخن خوش نیامد و با نعره بلندی که لرزه بر اندام می انداخت گفت:ثابت کن(لوزه های حلقوم معلوم).
پیر مرد پری در آورد با زیرکی مسیر باد را تشخیص داد و پر را رها کرد پر به فاصله دوری رفت
پر دیگری را در آور و به جوان تنومند داد و گفت:اگر خیلی قوی هستی پر بیشتر از من پرتاب کن!!
جوان سه گامی برداشت و پر را با تماه قدرت انداخت،پر چرخی خورد و درست پیش پای جوان تنومند افتاد. این بار هم اهل ده خندیدند!

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان محمدی 92/2/20:: 9:24 عصر     |     () نظر